رمضان ماه مهمانی خداست. همهی ما میتوانیم در این ماه عزیز بیش از همیشه لذت عبادت و نزدیکی به خدای مهربان را تجربه کنیم اما عدهای از بچهها در این ماه پربرکت مرحلهی جدیدی از زندگی خود را آغاز میکنند.
روزهاولیها همان بچههای شاد و خوشبختی هستند که سرشار از ذوق و پاکی، ماه رمضان را با حس و حال دیگری سپری میکنند و تاج بندگی خداوند را با افتخار بر سر میگذارند.
در ادامه، سه نفر از این تازهمکلفان* که امسال ۹ ساله و کلاس سوم مدارس امامرضا(ع) هستند به پرسشهای ما پاسخ دادهاند:
۱- خودت را معرفی کن.
۲- امسال به سن تکلیف رسیدی؟ به نظرت معنی تکلیف چیست؟ چرا خدا به ما آدمها تکلیف میدهد؟ فکر میکنی خدا از این به بعد چه مشقی به تو داده است و چرا؟
۳- از اینکه نخستینباری که روزه میگیری با عید نوروز و آغاز بهار زیبا و زندگی دوباره طبیعت همزمان شده است چه احساسی داری؟
۴- اگر وقتی در روزهای عید روزه هستی دلت شیرینی یا آجیل بخواهد چهکار میکنی؟
۵- به نظر تو وقتی ماه مبارک رمضان همزمان با عید است و ما روزه هستیم، چهطور میتوانیم به عیددیدنی برویم؟
۶- فکر میکنی زمانی که روزه هستی، بازی کردن یا درس خواندن سخت باشد؟ اگر خیلی گرسنه یا تشنه بشوی چهکار میکنی؟
۷- تابهحال روزهی کلّهگنجشکی گرفتهای؟ اگر خاطرهی خوبی از ماه رمضان داری برایمان بگو.
۸- از نظر تو روزه گرفتن چه فایدههایی دارد؟ وقتی روزه میگیریم، چه کارهایی را باید یا نباید انجام بدهیم؟
۹- وقتی روزه گرفتی چه کارهایی انجام میدهی تا خدای مهربان تو را بیشتر دوست داشته باشد؟
۱۰- افطاری را بیشتر دوست داری یا سحری؟ چرا؟
***
۱- زهرا مَلوندی هستم.
۲- تکلیف یعنی کاری که باید انجام دهیم زیرا با انجام تکلیف قوی میشویم. خدا پس از جشن تکلیفم، از من خواسته است مانند بزرگترها نماز اول وقت بخوانم و حجاب داشته باشم، در ماه رمضان روزه بگیرم و کارهای واجب را انجام دهم و از انجام کارهای زشت دوری کنم.
۳- احساس خیلی خوبی دارم زیرا مانند بهار، زندگیام وارد فصل جدیدی میشود.
۴- صبر میکنم تا افطار شود.
۵- به نظرم میتوانیم هنگام افطار به خانهی هم برویم یا در طول روز به دید و بازدید بپردازیم زیرا قصد ما دیدن همدیگر است.
۶- به نظرم سخت میشود اما من هم مانند خواهر بزرگترم کارهای سخت را برای بعد از افطار میگذارم. اگر خیلی تشنه یا گرسنه شوم، سعی میکنم بازی کنم یا کتاب بخوانم.
۷- بله، روزهی کامل هم گرفتهام. سال گذشته خانهی یکی از اقوام برای افطار دعوت بودیم. من آن روز روزهی کامل داشتم. هنگام افطار همه مرا تشویق کردند و مادربزرگهایم به من هدیه دادند.
۸- روزه گرفتن صبر ما را زیاد میکند و احساس کسانی را که گرسنه هستند درک میکنیم.
در این ماه بسیار قرآن بخوانیم و عبادات بیشتری انجام دهیم و هنگام روزهداری، کارهایی مانند خوردن و آشامیدن و شنا کردن انجام ندهیم زیرا باعث باطل شدن روزه میشود.
۹- قرآن میخوانم. هنگام استراحت بزرگترها سعی میکنم با خواهر کوچکم بازی کنم تا مادرم کمتر اذیت شود. در کارهایی مانند چیدن سفرهی افطار کمک میکنم و میکوشم با دیگران مهربانتر باشم.
۱۰- هردو را خیلی دوست دارم اما سفرهی افطار خیلی جذاب است. فکر میکنم به این دلیل که یک روز روزه بوده و به حرف خدا عمل کردهام، آن سفره و غذایش برایم لذتبخش است.
یک توصیه هم برای مامان بچههای روزهاولی دارم. تا حد امکان، خوراکیهای خوشمزه را در طول روز از دسترس روزهدارهای کوچولو دور کنند تا کمتر دلشان آب بیفتد!
***
۱_ حلما پیوسته هستم.
۲_ به کاری که باید انجام بدهیم تکلیف میگویند، مانند نماز خواندن، روزه گرفتن و احترام به پدر و مادر.
تکلیف معلم دو حالت دارد، گاهی برای اینکه ما بیشتر درس را یاد بگیریم یا اینکه معلم بداند چقدر تلاش و پشتکار داریم. حالا خدای مهربان هم برای اینکه ما رشد کنیم و چیزهای خوبی را یاد بگیریم به ما تکلیفهایی داده است.
من میدانم مثلا به کلاس چهارم که بروم درسهای بیشتری باید بخوانم و هرقدر پایه بالاتری بروم کارهای مدرسهام بیشتر میشود و باید برای رفتن به دانشگاه هم خیلی خوب تلاش کنم؛ مانند داداشم. پس حتما هرچه بزرگتر بشوم مسئولیتم در برابر خدا بیشتر میشود.
من برای عهد بستن با امام زمان (عج) ماه مرداد به جمکران رفتم و آنجا با خدا قرار گذاشتم که کمکم کند تا با بقیه مهربان باشم و حجابم را رعایت کنم.
۳_ احساس خیلی خوبی دارم و خوشحالم که اولین روز روزه گرفتن و عید بندگیام با نوروز همراه است.
مامان گفته است اولین روزی که روزهی کامل بگیرم در نوروز برایم جشن روزه میگیرد و مهمان دعوت میکند. زندایی هم قرار شده است کیک درست کند- از اون کیک خوشمزههاش! -
اولین پنجشنبه ماه رجب را با مامانم روزه گرفتم تا هم از ثواب آن استفاده کنم هم تمرین روزه گرفتن کرده باشم. تازه ثوابش را به شهیدان و امان زمان (عج) هدیه کردم.
۴_ وقت افطار اولین روز پنجشنبه ماه رجب حس قدرت داشتم. خیلی برایم سخت بود از آب که همیشه یک بطری همراهم بود و از پلویی که دوست داشتم چشمپوشی کنم، اما وقتی هنگام اذان مغرب پای سفره افطار نشستم پر از حس محکمی بودم.
شیرینی و آجیل را همیشه میتوانم بخورم، اما لذت پیروزی بر خواستههای خوردنیام، به من حس غرور میدهد.
جایزه اولین روزهام را از مامان و بابا گرفتم و کلی خوشحال شدم. تازه همه به من گفتند: «التماس دعا!»
۵_ برای افطار یا بعد از افطار میشود به دیدن فامیل برویم. ثواب افطاری خیلی زیاد است. البته ما معمولا تا سحر بیداریم.
۶_ وقتی بازی میکنم البته بازیهای کمتحرک، بیشتر سرگرم میشوم. من با خودم معلمبازی میکنم و به عروسکهایم درس یاد میدهم.
وقتی میرویم خانهی مامانیام با بچههای داییجونم که تقریبا همسن هستیم بازیهای مختلفی مانند: مدرسهبازی، طنابکشی، سوال و جواب و... انجام میدهیم.
اگر خیلی گرسنه بشوم سعی میکنم خودم را سرگرم کنم یا به حرم یا خانهی مامانی و مامانجون برویم تا گذشت زمان را متوجه نشوم. بالاخره هر تکلیفی سختیهایی دارد، اما در کنارش به آدم حس مفید بودن میدهد.
۷_ بله گرفتهام. زیرا خواهر و برادر بزرگتر دارم، همیشه کنار خانواده در سالهای پیش سحری میخوردم و سعی میکردم تا جایی که میتوانم تحمل کنم تا کمتر چیزی بخورم.
۸_ به من گفتند نباید چیزی بخوریم، دروغ گفتن یا خدایی نکرده غیبت کردن، مانند همیشه ممنوع است. راستی مامان گفت بخار یا دود غلیظ هم وارد گلو شود روزه را باطل میکند.
در کتاب پیامهای آسمانیمان هم نوشته اگر استخر برویم و همه سرمان در آب فرو برود روزه باطل میشود.
دیگر اینکه: حرف زشت هم خدایی نکرده نباید بزنیم. به من گفتهاند ماه رمضان یک ماه متفاوت از ماههای دیگر است. سال پیش، شبهای قدر در مدرسهی مامان مراسم احیا داشتند، ما بچهها هم غرفه داشتیم و کلی خوش گذشت.
افطار را همراه بچهها و همکاران مامان در مدرسه میخوردیم و بعد هم نماز و مراسم احیا، سحری هم میخوردیم بعد میآمدیم خانه. امسال هم در این مراسم شرکت میکنم و منتظر آمدن آن شبها هستم.
۹_ قرآن و نماز میخوانم، به مامان و بابا کمک میکنم، مامان گفت حتی خوابیدن هم در این ماه خوب است و خدا برای روزهداران ثواب مینویسد.
۱۰_ افطاری را بیشتر دوست دارم، چیدن سفره افطار، دعای پیش از افطار، منتظر بودن و قاشق در دست گرفتن تا اذان گفته شود... حلیم خریدن بابا و زولبیا و بامیه را هم خیلی دوست دارم.
***
ذوق روزه گرفتن دارم
۱- پرنیان جباری هستم.
۲- کارهای خوب و شایستهای که خداوند به ما دستور داده است تکلیفاند زیرا به ما نعمتهای زیادی داده است. بنابراین باید نماز بخوانیم برای اینکه بتوانیم با او راز و نیاز کنیم.
۳- خیلی خوشحالم.
۴- وقتی اذان مغرب را گفتند آن موقع میخورم.
۵- پس از افطار به عیددیدنی برویم.
۶- کمی سخت است. مجبورم خودم را مشغول کاری میکنم تا تشنگی یادم برود.
۷- بله، روزهی کلهگنجشکی هم گرفتهام، 6 بار. روزی به مامانم گفتم: «مامانجان، میتوانی من را برای سحری بیدار کنی؟» مادرم گفت: «بله.» من آن روز خیلی خوشحال بودم زیرا اولین روزهام را گرفته بودم.
۸- روزه برای سلامتی مفید است و سبب تقویت ایمان میشود. باید چیزی نخوریم و اگر استخر رفتیم، سرمان را در آب فرو نبریم.
۹- به نیازمندها کمک کنیم یا کار نیک انجام بدهیم.
۱۰- سحری را بیشتر دوست دارم زیرا اول صبح است و من هم ذوق روزه گرفتن دارم.